نه به دولت نظری خواهم داشت


نه به دولت نظری خواهم داشت

نه به دولت نظری خواهم داشت


نه به دولت نظری خواهم داشت

نه به دولت نظری خواهم داشت


نه ز سلوت اثری خواهم داشت

نه ز سلوت اثری خواهم داشت
نه ز سلوت اثری خواهم داشت
نه ز سلوت اثری خواهم داشت
نه ز سلوت اثری خواهم داشت
نه از آن روز فرو رفتهٔ عمر
نه از آن روز فرو رفتهٔ عمر
نه از آن روز فرو رفتهٔ عمر
نه از آن روز فرو رفتهٔ عمر
نه از آن روز فرو رفتهٔ عمر
پس پیشین خبری خواهم داشت
پس پیشین خبری خواهم داشت
پس پیشین خبری خواهم داشت
پس پیشین خبری خواهم داشت
پس پیشین خبری خواهم داشت
میوه دارم که به دی مه شکفد
میوه دارم که به دی مه شکفد
میوه دارم که به دی مه شکفد
میوه دارم که به دی مه شکفد
میوه دارم که به دی مه شکفد
که نه برگی نه بری خواهم داشت
که نه برگی نه بری خواهم داشت
که نه برگی نه بری خواهم داشت
که نه برگی نه بری خواهم داشت
که نه برگی نه بری خواهم داشت
کرم شب تابم در تابش روز
کرم شب تابم در تابش روز
کرم شب تابم در تابش روز
کرم شب تابم در تابش روز
کرم شب تابم در تابش روز
که نه زوری نه فری خواهم داشت
که نه زوری نه فری خواهم داشت
که نه زوری نه فری خواهم داشت
که نه زوری نه فری خواهم داشت
که نه زوری نه فری خواهم داشت
وه که سد ره من جان و دل است
وه که سد ره من جان و دل است
وه که سد ره من جان و دل است
وه که سد ره من جان و دل است
وه که سد ره من جان و دل است
که به سدره مقری خواهم داشت
که به سدره مقری خواهم داشت
که به سدره مقری خواهم داشت
که به سدره مقری خواهم داشت
که به سدره مقری خواهم داشت
نه نه کارم ز فلک نیک بد است
نه نه کارم ز فلک نیک بد است
نه نه کارم ز فلک نیک بد است
نه نه کارم ز فلک نیک بد است
نه نه کارم ز فلک نیک بد است
من هراس از بتری خواهم داشت
من هراس از بتری خواهم داشت
من هراس از بتری خواهم داشت
من هراس از بتری خواهم داشت
من هراس از بتری خواهم داشت
شیشه ای بینم پر دیو و پری
شیشه ای بینم پر دیو و پری
شیشه ای بینم پر دیو و پری
شیشه ای بینم پر دیو و پری
شیشه ای بینم پر دیو و پری
من پی هر بشری خواهم داشت
من پی هر بشری خواهم داشت
من پی هر بشری خواهم داشت
من پی هر بشری خواهم داشت
من پی هر بشری خواهم داشت
از بر عالم گوساله پرست
از بر عالم گوساله پرست
از بر عالم گوساله پرست
از بر عالم گوساله پرست
از بر عالم گوساله پرست
رخت بر گاو ثری خواهم داشت
رخت بر گاو ثری خواهم داشت
رخت بر گاو ثری خواهم داشت
رخت بر گاو ثری خواهم داشت
رخت بر گاو ثری خواهم داشت
تیر باران بلا پیش و پس است
تیر باران بلا پیش و پس است
تیر باران بلا پیش و پس است
تیر باران بلا پیش و پس است
تیر باران بلا پیش و پس است
از فراغت سپری خواهم داشت
از فراغت سپری خواهم داشت
از فراغت سپری خواهم داشت
از فراغت سپری خواهم داشت
از فراغت سپری خواهم داشت
همه روز و شب عمرم خواب است
همه روز و شب عمرم خواب است
همه روز و شب عمرم خواب است
همه روز و شب عمرم خواب است
همه روز و شب عمرم خواب است
خواب شب مختصری خواهم داشت
خواب شب مختصری خواهم داشت
خواب شب مختصری خواهم داشت
خواب شب مختصری خواهم داشت
خواب شب مختصری خواهم داشت
روز اعمی است شب انده من
روز اعمی است شب انده من
روز اعمی است شب انده من
روز اعمی است شب انده من
روز اعمی است شب انده من
که نه چشم سحری خواهم داشت
که نه چشم سحری خواهم داشت
که نه چشم سحری خواهم داشت
که نه چشم سحری خواهم داشت
که نه چشم سحری خواهم داشت
بخت گویند که در خواب خر است
بخت گویند که در خواب خر است
بخت گویند که در خواب خر است
بخت گویند که در خواب خر است
بخت گویند که در خواب خر است
مه نه دنبال خری خواهم داشت
مه نه دنبال خری خواهم داشت
مه نه دنبال خری خواهم داشت
مه نه دنبال خری خواهم داشت
مه نه دنبال خری خواهم داشت
گر چه چون آب همه تن زرهم
گر چه چون آب همه تن زرهم
گر چه چون آب همه تن زرهم
گر چه چون آب همه تن زرهم
گر چه چون آب همه تن زرهم
نه امید ظفری خواهم داشت
نه امید ظفری خواهم داشت
نه امید ظفری خواهم داشت
نه امید ظفری خواهم داشت
نه امید ظفری خواهم داشت
چون زره گرچه همه تن چشمم
چون زره گرچه همه تن چشمم
چون زره گرچه همه تن چشمم
چون زره گرچه همه تن چشمم
چون زره گرچه همه تن چشمم
نه به دیدن بصری خواهم داشت
نه به دیدن بصری خواهم داشت
نه به دیدن بصری خواهم داشت
نه به دیدن بصری خواهم داشت
به زمستان چو تموز از تف آه
به زمستان چو تموز از تف آه
به زمستان چو تموز از تف آه
به زمستان چو تموز از تف آه
تاب خانهٔ جگری خواهم داشت
تاب خانهٔ جگری خواهم داشت
تاب خانهٔ جگری خواهم داشت
تاب خانهٔ جگری خواهم داشت
خانه جان دارم و خوانچه سرخوان
خانه جان دارم و خوانچه سرخوان
خانه جان دارم و خوانچه سرخوان
خانه جان دارم و خوانچه سرخوان
که نه طبخی نه خوری خواهم داشت
که نه طبخی نه خوری خواهم داشت
که نه طبخی نه خوری خواهم داشت
که نه طبخی نه خوری خواهم داشت
چارپایی دو سه و یک دو غلام
چارپایی دو سه و یک دو غلام
چارپایی دو سه و یک دو غلام
چارپایی دو سه و یک دو غلام
چارپا هم بکری خواهم داشت
چارپا هم بکری خواهم داشت
چارپا هم بکری خواهم داشت
چارپا هم بکری خواهم داشت
نه جنیبت نه ستام و نه سلاح
نه جنیبت نه ستام و نه سلاح
نه جنیبت نه ستام و نه سلاح
نه جنیبت نه ستام و نه سلاح
نز وشاقان نفری خواهم داشت
نز وشاقان نفری خواهم داشت
نز وشاقان نفری خواهم داشت
نز وشاقان نفری خواهم داشت
کاه برگی تن و جو سنگی صبر
کاه برگی تن و جو سنگی صبر
کاه برگی تن و جو سنگی صبر
کاه برگی تن و جو سنگی صبر
کاه و جو این قدری خواهم داشت
کاه و جو این قدری خواهم داشت
کاه و جو این قدری خواهم داشت
کاه و جو این قدری خواهم داشت
از فلک خیمه و از خاک بساط
از فلک خیمه و از خاک بساط
از فلک خیمه و از خاک بساط
از فلک خیمه و از خاک بساط
وز سرشک آب خوری خواهم داشت
وز سرشک آب خوری خواهم داشت
وز سرشک آب خوری خواهم داشت
وز سرشک آب خوری خواهم داشت
چون ز تبریز رسم سوی هرات
چون ز تبریز رسم سوی هرات
چون ز تبریز رسم سوی هرات
چون ز تبریز رسم سوی هرات
هم به ری رهگذری خواهم داشت
هم به ری رهگذری خواهم داشت
هم به ری رهگذری خواهم داشت
هم به ری رهگذری خواهم داشت
عقرب از طالع تبریز و ری است
عقرب از طالع تبریز و ری است
عقرب از طالع تبریز و ری است
عقرب از طالع تبریز و ری است
نه ز عقرب ضرری خواهم داشت
نه ز عقرب ضرری خواهم داشت
نه ز عقرب ضرری خواهم داشت
نه ز عقرب ضرری خواهم داشت
من چو برجیس ز حوت آمده ام
من چو برجیس ز حوت آمده ام
من چو برجیس ز حوت آمده ام
من چو برجیس ز حوت آمده ام
سرطان مستقری خواهم داشت
سرطان مستقری خواهم داشت
سرطان مستقری خواهم داشت
سرطان مستقری خواهم داشت
گر چه دریاست عراق از سفرش
گر چه دریاست عراق از سفرش
گر چه دریاست عراق از سفرش
گر چه دریاست عراق از سفرش
نه امید گهری خواهم داشت
نه امید گهری خواهم داشت
نه امید گهری خواهم داشت
نه امید گهری خواهم داشت
تشنه لب بر لب دریا چو صدف
تشنه لب بر لب دریا چو صدف
تشنه لب بر لب دریا چو صدف
تشنه لب بر لب دریا چو صدف
سرو تن پی سپری خواهم داشت
سرو تن پی سپری خواهم داشت
سرو تن پی سپری خواهم داشت
سرو تن پی سپری خواهم داشت
صدفش چشم ندارم لیکن
صدفش چشم ندارم لیکن
صدفش چشم ندارم لیکن
صدفش چشم ندارم لیکن
از نهنگش حذری خواهم داشت
از نهنگش حذری خواهم داشت
از نهنگش حذری خواهم داشت
از نهنگش حذری خواهم داشت
عزلتی دارم و امن اینت نعیم
عزلتی دارم و امن اینت نعیم
عزلتی دارم و امن اینت نعیم
عزلتی دارم و امن اینت نعیم
زین دو نعمت بطری خواهم داشت
زین دو نعمت بطری خواهم داشت
زین دو نعمت بطری خواهم داشت
زین دو نعمت بطری خواهم داشت
هیچ درها سوی درها نبرم
هیچ درها سوی درها نبرم
هیچ درها سوی درها نبرم
هیچ درها سوی درها نبرم
که نه زین به درری خواهم داشت
که نه زین به درری خواهم داشت
که نه زین به درری خواهم داشت
که نه زین به درری خواهم داشت
گرچه آتش سرم و باد کلاه
گرچه آتش سرم و باد کلاه
گرچه آتش سرم و باد کلاه
گرچه آتش سرم و باد کلاه
نه پی تاجوری خواهم داشت
نه پی تاجوری خواهم داشت
نه پی تاجوری خواهم داشت
نه پی تاجوری خواهم داشت
نه در هیچ سری خواهم کوفت
نه در هیچ سری خواهم کوفت
نه در هیچ سری خواهم کوفت
نه در هیچ سری خواهم کوفت
نه سر هیچ دری خواهم داشت
نه سر هیچ دری خواهم داشت
نه سر هیچ دری خواهم داشت
نه سر هیچ دری خواهم داشت